بررسی ویژگیهای شخصیتی و اخلاقی حماسهسازان (2)
ایمان، یکی از ویژگیهای مهم و اصلی تحولآفرینی و حماسهسازی در جامعه دینی است. زمانی پیشرفت در جامعه اسلامی رخ میدهد که زیرساختهای ایمانی آن محکم باشد و سازندگان و مدیران آن جامعه از ایمان استوار برخوردار
نویسنده: ابراهیم اخوی
ویژگیهای اخلاقی حماسهسازان
1. ایمان
ایمان، یکی از ویژگیهای مهم و اصلی تحولآفرینی و حماسهسازی در جامعه دینی است. زمانی پیشرفت در جامعه اسلامی رخ میدهد که زیرساختهای ایمانی آن محکم باشد و سازندگان و مدیران آن جامعه از ایمان استوار برخوردار باشند. در سخنی از بزرگترین رهبر جامعه اسلامی، حضرت محمد صلی الله علیه و آله میخوانیم: «أنا محمّدٌ ، و أحمَدُ ، أنا رَسولُ الرَّحمَةِ ، أنا رسولُ المَلحَمَةِ،... بُعِثتُ بالجِهادِ و لَم اُبعَثْ بالزَّرّاعِ؛ من محمّد و احمد هستم. من پیامبر رحمت هستم. من پیامبر حماسه هستم. من ... با شعار جهاد برانگیخته شدهام، نه برای کشت و کار.» (محمدی ریشهری، 1377: ج 12: 37)در نگاه قرآنی، زمانی که جامعه دچار رکود دینی میشود و نیازمند حماسه ایمانی است، افراد مکلف به تقویت باورها و خلق خصوصیات تازه هستند. در آیهای از قرآن، با بیانی تهدیدآمیز و جهتدهنده میخوانیم:
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَی الْمُؤْمِنینَ أَعِزَّةٍ عَلَی الْکافِرینَ یُجاهِدُونَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَ لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ. (مائدة :54)
ای کسانی که ایمان آوردهاید، هر کس از شما از دین خود برگردد، به زودی خدا گروهی [دیگر] را میآورد که آنان را دوست میدارد و آنان [نیز] او را دوست دارند. [اینان] با مؤمنان، فروتن، [و] بر کافران سرفرازند. در راه خدا جهاد میکنند و از سرزنش هیچ ملامتگری نمیترسند. این فضل خداست؛ آن را به هر که بخواهد میدهد، و خدا گشایشگر داناست.
خداوند در این آیه، در واقع ویژگیهای مطلوب افرادی را برمیشمرد که میتوانند روح ایمان جامعه را با حماسهای فردی و جمعی ارتقا دهند؛ نخبگان و خواصی که با خداشناسی وارد میدان میشوند و در این مسیر با پایداری خویش، تحولی سترگ میآفرینند.
2. دوراندیشی و آیندهنگری
نگاه به آینده و دوراندیشی، از ویژگیهای لازم برای حماسهآفرینی است. نگاه به آینده، یعنی نگاه به روشنایی؛ نگاهی که در آن «امید»، «حرکت» و «تلاش» نهفته است. در فرهنگ دینی، آیندهنگری، ویژگیای مثبت است و پیشوایان دین، هماره افراد را به توجه به آینده و گنجاندن آن در برنامههای زندگی خود تشویق کردهاند. همچنین در ادبیات دینی، آیندهنگری از نشانههای ایمان، خِرد و اراده شمرده شده و تأکید فراوانی بر آن گردیده است. در روانشناسی نیز، آیندهنگری چونان نسیمِ حرکتبخشی است که افراد را به تکاپو وامیدارد و روح تلاش را در آنها زنده میکند. در اینجا برآنیم تا به بیان گوشهای از آثار آیندهنگری از نگاه دین و روانشناسی بپردازیم.الف) آثار آیندهنگری از نگاه دین
یک- درستاندیشی
یکی از نتایج سودمند توجه به آینده، درستاندیشی و تشخیص درست راه است. شخص آیندهنگر، چون فراسوی امروز را به نظاره مینشیند، میتواند با ژرفنگری، از زوایای گوناگون یک پدیده، آگاهی یابد و درباره آن با دقّت بیشتری رفتار کند. امام صادق علیه السلام در این باره میفرماید: «عاقبتاندیشی و توجه نمودن به پایان کارها، به عقل، یاری میرساند و به تشخیص درست امور، کمک میکند.»دو- آمادگی رویارویی با مشکلات
آیندهنگری و توجه به آنچه در آینده، احتمال وقوع آن میرود، موجب خواهد شد انسان، خود را برای روبهرو شدن با دشواریهای پیشِ رو آماده سازد. در مقابل، شخصی که هیچگونه اهمیتی برای آینده قائل نیست یا بدون توجه به آن گام برمیدارد، هنگام پدید آمدن برخی مشکلات، قافیه را میبازد و دچار نابسامانیهای فراوانی خواهد شد.در یکی از سخنان امام علی علیه السلام که به عنوان نمونهای از توجه به آینده ذکر شده میخوانیم: انسانی که در تمام شرایط زندگی، میانهروی را ترک نکند و با توجه به آینده، از امکانات موجود به صورت متعادل بهرهمند گردد، خود را برای روزهای دشوار، آماده ساخته است.
سه- پیشروی به سوی هدف
انسانهای آیندهنگر، همواره در بزرگراه زندگی، به سوی اهداف و برنامههایی که پیشاپیش مشخص کردهاند، حرکت میکنند. چنین افرادی، چونان کوه استواریاند که هیچ توفانی را یارای جابهجا کردن آن نیست؛ برخلاف انسانهایی که فقط به امروز خود مینگرند و هیچ برنامهای برای فردا ندارند و احتمال لغزش و دورماندن از مسیر اصلی، برای این گروه، احتمال بیهودهای نیست. بارها دیدهایم که در آسمان، تنها چیزهای سبک و بیارزش و بدون هدفاند که به وسیله کوچکترین وزش، به هر جایی میروند و بر بام هر خانهای، لحظهای مینشینند و پس از چند لحظه، دوباره سرگردانیشان آغاز میشود.چهار- آرامش خاطر
با توجه به آنچه در سخنان نورانی بزرگان و پیشوایان دینی آمده، یکی از آثار آیندهنگری، «یافتن آرامش خاطر و بیگانه شدن با رنج و اندوه» است. انسان آیندهنگر، به فرموده امام علی علیه السلام به دلیل توجه به نهایت کاری که به آن مبادرت ورزیده، از رنج و اندوههایی که احتمال بروزشان بوده، پیشگیری میکند و در مسیر رسیدن به اهداف آینده، مانند مسافر آشنا به مسیر و جاده است، نه چون غریبهای که ناآشنایی با خطرها و دشواریهای احتمالی او را رنج دهد.پنج- خداحافظی با پشیمانی
پشیمانی، نتیجه شتاب در انتخاب است. یک تصمیم نادرست و به دنبال آن یک گزینش، میتواند سبب ایجاد حالت تأسف و پشیمانی گردد، ولی این نگرانی برای شخصی که در تصمیمگیری خود، فرداها را در نظر میگیرد، وجود ندارد؛ زیرا ابتدا اندیشیده و سپس انتخاب و حرکت کرده است.در این راستا، امام علی علیه السلام فرمودند: «کسی که با شتاب (و بدون توجه به آینده) تصمیمی گرفته و سوار بر مرکب عجله شده باشد، سرزنش و احساسِ رنجِآور ندامت، بر او چیره خواهد شد.» چنین فردی، افسوس، حیف، ای کاش، آه و... مهمان لبهای او خواهد شد و دچار پشیمانی شدیدی میگردد.
ب) آثار روانشناختی آیندهنگری
یک- ایجاد انگیزه
یک مسابقه بزرگ و مهم دو و میدانی را تصوّر کنید. اگر دوندهای که از بقیّه پیش افتاده، به حریفانی که از او عقب افتادهاند، بنگرد، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا احتمال اینکه اندکی از انگیزه او کاسته شود، وجود ندارد؟ حال اگر این دونده موفق به مسیری که تا رسیدن به هدف و پایان خط باقیمانده، بیندیشد، چه اتفاقی میافتد؟ آیا این توجه به مسیر پیشِ رو، به او انگیزه بیشتری نخواهد داد؟انسانها نیز در مسیر زندگی، چنین حکایتی دارند. توجه به آینده و آنچه باید به آن برسند، انگیزهای دوچندان در افراد پدید میآورد که نتیجه آن، پویایی و کوشایی بیشتر خواهد بود.
دو- هدفمندی
روانشناسی رفتارگرا، با بهرهگیری از شیوهای که در آن چندین مرحله طراحی میشود، برای رسیدن افراد به هدف مطلوب، برنامهریزی میکند. پس از گذراندن هر مرحله، شخصْ تقویت میشود و به پیمودن مرحله و گام بعدی میپردازد. شخصی که در این مرحله قرار میگیرد، در کنار اینکه با پیمودن هر مرحله، به مرحله نهایی و هدف اصلی نزدیک میشود، خود این حرکت، سبب میشود او خویش را انسانی سودمند بداند و با گام برداشتن، خود را به سوی اهدافش پیش بکشد. این موفقیت، خود، بزرگترین تقویت کننده برای او به شمار میآید. انسانهای آیندهنگر نیز با توجه به آینده و مسیرهای باقیمانده برای رسیدن به هدف اصلی، واجد روحیهای جدید میشوند و زندگی را در تمام مراحل آن هدفمند میبینند.سه- هویتیابی
تلاش و تکاپوی همیشگی انسانها برای بهبود زندگی خویش، بیانگر حرکت درونی برای دسترسی به کمال است. بر اساس نظریه آبراهام مازلو، نیازهای روانی انسان که از نیاز به ایمنی آغاز میشود، در پایان به قلّه نیازها، یعنی نیاز به خودشکوفایی میانجامد. این مسئله نشان دهنده میل انسانها برای رسیدن به عالیترین مراتب بالندگی است. بر این اساس، آنها با توجه به اهدافی که برای آینده خود ترسیم میکنند، هویتی نو مییابند؛ هویّتی انسانی با هدفی متعالی به نام «شکوفاسازی استعدادهای درون» و این هویت نو، آنها را از چنگالِ اهریمنِ پوچپنداری و بیهودگی نجات خواهد داد.چهار- استفاده از فرصتها
فردی که با توجه به آینده زندگی میکند، از آنجا که میداند اجزای زمان با هم ارتباط ناگسستنی دارد و آینده، چیزی نیست جز آنچه اکنون انجام میدهد، در استفاده از تمام فرصتها برای دسترسی به اهداف آیندهاش میکوشد؛ کوششی که نتیجهاش موفقیت و به دنبال آن، نشاط خواهد بود، به عبارت دیگر، یکی از آثار آیندهنگری، تأکید بر «زندگی در حال» خواهد بود که اثر شگرفی در رشد و پیشرفت انسانها دارد.3. مثبتاندیشی
حماسهآفرینی، به مثبتاندیشی و واقعبینی نیازمند است. کسانی که نگاه سیاه یا صفر تا صدی به جریانها و مسائل سیاسی و اقتصادی دارند، نمیتوانند آیندهای روشن بیافرینند. در پیام نوروزی مقام معظمرهبری، این ویژگی تبلور یافته و به خوبی از آن، روشنایی مسیر طی شده شنیده میشود. ایشان در پیامشان چنین فرمودند:«سال ۹۲ برابر چشمانداز امیدوارانهای که به لطف پروردگار و همت مردم مسلمان برای ما ترسیم شده است، سال پیشرفت و تحرک و ورزیدگی ملت ایران خواهد بود؛ نه به این معنا که دشمنی دشمنان کاسته خواهد شد، بلکه به این معنا که آمادگی ملت ایران بیشتر و حضور او مؤثرتر و سازندگی آینده این ملت به دست خودشان و با همتِ باکفایت خودشان انشاءالله بهتر و امیدبخشتر خواهد شد.»
همچنین تأکید مقام معظم رهبری، بر رویکرد استفاده از تهدیدها به عنوان فرصت است که خود شاخهای از مثبتنگری و جهتدهی تواناییها به سمت حل مشکل به جای تمرکز و سیاهنمایی خود مشکل به شمار میآید. در جملاتی از ایشان میخوانیم:
«آنچه که در طول سال ۹۱ از جنبه مواجهه ما با جهان استکبار آشکار و واضح بود، عبارت بود از سختگیری دشمنان بر ملت ایران و بر نظام جمهوری اسلامی. البته ظاهر قضیه، سختگیری دشمن بود، اما باطن قضیه، ورزیدگی ملت ایران و پیروزی او در میدانهای مختلف بود. آنچه که دشمنان ما هدف گرفته بودند، صحنهها و عرصههای مختلف بود؛ عمدتاً عرصه اقتصاد و عرصه سیاست بود. در عرصه اقتصاد گفتند و تصریح کردند که میخواهند ملت ایران را به وسیله
فلج کنند، اما نتوانستند ملت ایران را فلج کنند و ما در میدانهای مختلف، به توفیق الهی و به فضل پروردگار، به پیشرفتهای زیادی دست پیدا کردیم. در زمینه اقتصاد البته بر مردم فشار وارد آمد، مشکلاتی ایجاد شد؛ به خصوص که اشکالاتی هم در داخل وجود داشت. برخی از کوتاهیها و سهلانگاریها انجام گرفت که به نقشههای دشمن کمک کرد؛ لیکن در مجموع، حرکت مجموعه نظام و مجموعه مردم، یک حرکت رو به جلو بوده است و انشاءالله آثار و نتائج این ورزیدگی را در آینده خواهیم دید. در عرصه سیاست، از یک جهت همت آنها این بود که ملت ایران را منزوی کنند، از جهت دیگر ملت ایران را دچار دودلی و تردید کنند؛ همت آنها را کوتاه و ضعیف کنند. درست عکس این عمل شد؛ در واقع عکس این اتفاق افتاد. در زمینه انزوای ملت ایران، نه فقط نتوانستند سیاستهای بینالمللی و منطقی ما را محدود کنند، بلکه حتّی نمونههایی از قبیل
با حضور تعداد کثیری از سران و مسئولان کشورهای جهان در تهران تشکیل شد و عکس آنچه را که دشمنان ما میخواستند، رقم زد و نشان داد که جمهوری اسلامی نه فقط منزوی نیست، بلکه در دنیا با چشم تکریم و احترام به جمهوری اسلامی و به ایران اسلامی و به ملت عزیز ما نگریسته میشود.
در زمینه مسائل داخلی، مردم عزیز ما در آنجایی که امکان و موقعیت ابراز احساسات وجود داشت، عمدتاً در آنچه را که لازمه حماسه و شور بود، از خود نشان دادند؛ از سالهای دیگر پرشورتر و متراکمتر در صحنه حاضر شدند. یک نمونه دیگر هم در بحبوحه تحریمها بود، که نمونهای از وضعیت و روحیه ملت ایران را نشان میداد نسبت به نظام اسلامی و به مسئولان خدمتکار و خدمتگزار خودشان. کارهای بزرگی هم بحمدالله در طول سال انجام گرفته است؛ تلاشهای علمی، کارهای زیربنایی، تحرک فراوان مسئولین و مردم. زمینهها برای حرکتِ رو به جلو و انشاءالله جهش، فراهم شده است؛ هم در زمینه اقتصاد، هم در زمینه سیاست، و هم در همه زمینههای حیاتی دیگر».
منابع
بلس، ادوانس. روانشناسی تنبلی. 1374. ترجمه مهدی قراچهداغی. تهران: یاسمن.
حکیمی، محمدرضا و دیگران. 1376. الحیات. ترجمه احمد آرام. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
دشتی، محمد. 1379. نهجالبلاغه امام علی علیه السلام . قم: مشهور.
دینپرور، سید جمالالدین. 1379. نهجالبلاغه پارسی. تهران: بنیاد نهج البلاغه.
شرفی، محمدرضا. 1381. تفکّر برتر. تهران: سروش.
شولتز، دوان. 1384. نظریههای شخصیت. ترجمه یوسف کریمی و همکاران. تهران: نشر ارسباران.
محمدی ری شهری، محمد، 1377. میزان الحکمه. قم: درالحدیث.
ناتل بوم، جودی. 1375. روانشناسی شاد زیستن. ترجمه: ژیلا نینوایی. تهران: ندای فرهنگ.
www. irc.ir
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}